بلبل زبونی ناناز
سلام دختر خوبم دخترم الان به خوبی حرف میزنی وهر شعری که برات می خونم زود یاد میگیری .چند شب پیش خونه خاله افطار دعوتم بودیم. شما با بلبل زبونیت نظر همه رو به خودت جلب کرده بودی به خصوص دختر عموی مامانی اخه او یک پسر داره که یک ماه از تو بزرگتره وخیلی کم حرف میزنه .دختر عمو تا تو حرف میزدی می گفت الهی الهی ماشالله هر جا که مهمونی دعوتیم خاله ها دورت جمع می شوند وبا سوال کردن از تو ،مجبورت می کنند که باهاشون حرف بزنی خاله:بابایی کجاست سامیه:بابای سرکاره خاله : بابایی بستنی بخره سامیه: اره بابایی بستنی بخره خاله : بابایی پول نداره سامیه:( دستش ومیذاره دم گوشش به اصطلاح خودش داره با موبایل صحبت میکنه) ال...
نویسنده :
مامانی
9:38