سامیهسامیه، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره
سامیناسامینا، تا این لحظه: 9 سال و 30 روز سن داره

سامیه و سامینا

بلبل زبونی ناناز

1393/4/22 9:38
نویسنده : مامانی
1,017 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر خوبم

دخترم الان به خوبی حرف میزنی وهر شعری که برات می خونم زود یاد میگیری .چند شب پیش خونه خاله افطار دعوتم بودیم. شما با بلبل زبونیت نظر همه رو به خودت جلب کرده بودی به خصوص دختر عموی مامانی اخه او یک پسر داره که یک ماه از تو بزرگتره وخیلی کم حرف میزنه .دختر عمو تا تو حرف میزدی می گفت الهی الهی ماشالله 

هر جا که مهمونی دعوتیم خاله ها دورت جمع می شوند وبا سوال  کردن از تو ،مجبورت می کنند که باهاشون حرف بزنی

خاله:بابایی کجاست

سامیه:بابای سرکاره

خاله :  بابایی بستنی بخره

سامیه: اره بابایی بستنی بخره

خاله : بابایی پول نداره

سامیه:( دستش ومیذاره دم گوشش به اصطلاح خودش داره با موبایل صحبت میکنه) الو بابایی بستنی بخر پول نداری نه وبعدش میگه بابایی پول نداره

خاله :عزیز چی داشت

سامیه: توتو داشت خوب،به به ای داشت خوب، اربه (گربه) داشت خوب ، جوجه داشت خوب

خاله: توتو چی بخوره

سامیه ،گندم

خاله:به به ای چی بخوره

سامیه:برگ بخوره بره بالا دلخت برگ بخوره

خاله :گربه چی بخوره

سامیه:گوشت بخوره

خاله : میای بریم خونه خاله

سامیه پشتش ومیکنه به خاله میگه قلم(قهرم)

خاله هم با دست میزنه

سامیه: مامانی زد تو بزنش

روز بعد هم خاله زنگ زد وگفت سامیه حالش خوبه گفتم اره چطور گفت اخه دیشب با بلبل زبونیش همه بهش نگاه میکردند ومن میترسیدم که چشم بخوره گفتم نه فعلا که حالش خوبه

شعرها وقصه هایی  که سامیه خانم یاد گرفتند

مامان:بارون میاد

سامیه:شرشر پشت خونه اجر(هاجر) اجر علوسی داره دم اروسی داره(خروسی)

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مامان:یکی بود یکی

سامیه:نبود

مامان:غیر از خدای مهربون

سامیه :نبود

مامان: یه به به ای بود

سامیه:سه تا به به ای بود

مامان :شنگول و

سامیه :منگول

مامان:حبه

سامیه:انگور

مامان :مامان به به ای میگه من میخوام برم

سامیه :بیرون ،در بازی نکنی آقا گرگه می یاد به به ای بخوره

مامان:مامان به به ای میره بیرون آقا گرگه میاد

سامیه:ته ته ته(تق تق تق) آقا گرگه به به ای بخوره

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

الان هم یک هفته ای است به شعرهای حسنی علاقه پیدا کرده ای  وهمش گوشی بابایی ورو میگیری وشعر حسنی رو گوش میدی ویک مقدار از شعر رو هم یاد گرفتی

 

پسندها (9)

نظرات (12)

مامان دینا
22 تیر 93 11:18
فدای بلبل زبونیات بشه خاله اسفند دود کن تا چشم نخوره مامانی
مامان و بابا
22 تیر 93 19:22
سلام. عزیزم ممنون که به ما سر زدین واقعا شیرین زبونیه بچه ها تماشاییه ببوس سامیه خانم خوشگل رو♥♥♥♥♥♥
حمیده
30 تیر 93 11:33
عزیزم معنی اسم سامیه جون چیه؟ پیش منم بیایی خوشحال میشم
مامانی یاسمن زهرا
30 تیر 93 16:49
سلام ، ما شالله به خوشکل خانم که مثل خودش ناناز حرف میزنه ما شاالله
مامانی
پاسخ
سلام خانمی خوشحالم که دوباره به ما سرزدید ممنون از لطفتون
مامان مینا
8 مرداد 93 23:56
سلام خوبی؟عیدتون مبارک سامیه جون خودم چکارمیکنه؟ خبری ازتون نیست چرا آپ نمیکنی منتظر عکسهای جدید سامیه هستم
مامانی
پاسخ
سلام عید شما مبارک باشه به روی چشم
مامانه ملیکا
11 مرداد 93 19:28
سلام دوست خوبم خیلی خوشحال شدم که به وبم سر زدید من شما رو لینک کردم و باعث افتخاره که با شما دوست باشم
مامانی
پاسخ
ممنون از لطفتون من هم از داشتن دوستی مثل شما خوشحالم
مامانه ملیکا
14 مرداد 93 14:59
سلام عزیزم ماشالله به این دختر بلبل زبون خدا واستون حفظش کنه می بوسمش
مامانه ملیکا
19 مرداد 93 16:05
سلام دوست خوبم ممنون که با دیدن از وبلاگم به روحیه مضاعف میدی عزیزم سامیه جان رو از طرف من ببوس
مامان طاها
22 مرداد 93 15:34
سلام وبلاگتون خیلی قشنگه مخصوصا سامیه خانم من لینکتون کردم خوشحال میشم شما هم افتخار بدین
مامانی
پاسخ
سلام دوست من من هم با افتخار وبلاگ گل پسرتون ولینک کردم
مامان سمیه
24 مرداد 93 21:07
سلام عزیزم...قربونت...ممنون که سر زدی گلم من که خیییییلی وقته لینکت کردم...متوجه نشدی عزیزم
مامانی
پاسخ
سلام دوست من به وبلاگتون رمز گذاشتین ومن نتونستم به وبلاگتون بیام
مامانه ملیکا
25 مرداد 93 13:09
گل برای دوست گلم ممنون که بهم سر می زنی
مامان سبا
31 شهریور 93 2:10
تولدت مبارک خانم کوچولو