سامیهسامیه، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره
سامیناسامینا، تا این لحظه: 9 سال و 24 روز سن داره

سامیه و سامینا

تماشای برنامه کودک

1393/5/27 8:41
نویسنده : مامانی
531 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دختر مهربونم

ببخش که دیر به دیر به وبلاگت میام تامطلب بنویسم اخه نمی دونم چی بنویسم از کلمات جدیدی که یاد میگیری بنویسم که نمی تونم آخه همه چیز میگی وراحت حرف میزنی شعرهای مهد کودک ویاد گرفتی ومی خونی واین روزها برامون تکراری هستند وهر روز مثل دیروز

الان دو هفته ایه که به برنامه های کودک علاقه پیدا کردی وبرنامه کودک تماشا میکنی وبا اون زبون شیرینت ازم می خوای که برنامه کودک برات بذارم

الان چند روزه تصمیم گرفتم که از شیر بگیرمت اما نمی تونم یعنی در واقع پیش خودم فکر میکنم که دارم در حقت ظلم میکنم واقعا برایم کار سختییه

ولی مجبورم که از شیربگیرمت بخصوص الان که یک مدتیه حالم خوش نیست وکمرم خیلی درد میگیره

دخترکم بدون که دوست دارم وعاشقت هستم

پسندها (10)

نظرات (15)

مامان دینا
27 مرداد 93 9:19
سلام دوست گلم نگرانی نداره 22 ماه دخترت رو شیر دادی وظیفه مادری رو تمام و کمال به جا اوردی بد به دلت راه نده به امید حق سامیه هم تو این پروسه اصلا اذیتت نمی کنه و خودش هم ایشالله راحت از شیر باز میشه
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم درسته ولی به حال دخترم می سوزه وقتی میاد پیشم ومی گه مامانی جی جی اخ شده البته هنوز شبها تو خواب بهش شیر میدم
مریم/ح
27 مرداد 93 9:26
سلام مامان سامیه طلا ماشالا به دخملت ایشالا به راحتی از شیر بگیریش و اذیت نشه بهداد من تو یه مسابقه عکس شرکت کرده اگه میشه بیا و عکسشو ببین اگه دوسش داشتی بهش امتیاز عالی بده!اگه هم خوشت نیومد مزاحمت نمیشیم! قول میدم دلتو ببره!!!!!!!! اینم لینکش http://okno.ir/index.php?route=information/pictures5 یک دنیــــــــــــــــــــــا لطف میکنی
مامانی
پاسخ
سلام دوست من حتما به ادرسی که گفتی سر میزنم وامتیاز میدم خوشحال شدم که به وبلاگ دخترم سر زدی
مامان مینا
27 مرداد 93 13:00
سلام خانومی چه عجب اپ کردین دلم برا سامیه تنگ شده بود عکس جدیدشو که نزاشتی میخای بزار تابستون بگذره بعد از شیر بگیرش. راستی کمرت چرا درد میکنه ؟چی شده؟البته اگه دوس داشتی جواب بده گلم.
مامان و بابا
28 مرداد 93 15:26
خدا بد نده.ایشالا که راحت از شیر میگیریش و مشکلی پیش نمیاد.فعلا زوده زیاد بهش فکر نکن سامیه جونم رو ببوس♥♥
مامان آنیسا
29 مرداد 93 7:10
واقعا پروسه از شیر گرفتن کار سختیه منم از الان کابوسشو دارم
مامان افسانه
30 مرداد 93 1:32
ای جانم میدونم از شیر گرفتن باید خیلی خیلی سخت باشه دو سال عادت میکنی یه فرشته رو سیراب کنی و قطره قطره وجودتو بچکونی توی وجودش تا جون بگیره ان شالله به سلامتی این دوران هم میگذره و همیشه شاد باشید
مامانه ملیکا
31 مرداد 93 14:31
عزیزم بزار تابستون بگذره و از شیر بگیرش البته یک دفعه اینکار رو نکن که به هر دوتاتون ضربه می خوره تو عرض یک ماه کمش کن و کم کم قطعش کن من هم وقتی ملیکا رو از شیر گرفتم خودم خیلی بیشتر اذیت شدم ولی بعد از چند هفته همه چی درست شد من ملیکا رو دو سال و 7 روز شیر دادم
مامان آنیسا
17 شهریور 93 9:30
مامانی از کی دخترنازتو مهد گذاشتی ؟ راضی هستی ؟ میشه توی وبلاگ خودم جواب بدی عزیزم ؟
مامانه ملیکا و محمداریان357
17 شهریور 93 13:56
سلام عزیزم ممنون که به وبلاگم سر می زنی از طرف من سامیه جون رو ببوسید
مامانی
پاسخ
من هم خوشحالم دوستی مثل شما دارم
مامانه ملیکا
19 شهریور 93 3:08
مامانه ملیکا و محمد اریان
24 شهریور 93 22:42
آرزوتوازخدابخواه،بعدآیه زیروبخون:بسم الله الرحمن والرحیم لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم،این پیاموبه 9نفربفرست آرزوت برآورده میشه،باور نمیکردم واقعاقبول شداگه پاک کنی ونفرستی خداآرزوتوقبول نمیکنه ساعتتونگاه کن ببین 9دقیقه بعد1اتفاق خوشحالت میکنه! سلام این را برام فرستادن منم برا شما این ذکر منو از بلا ووسوسه ای دور کرده چون دوستتون دارم برای شما هم فرستادم بازم میام خوشگلم
مامان یه پسر بازیگوش
31 شهریور 93 14:32
تولدت مبارک.
مامان طاها
31 شهریور 93 15:52
عزیزم تولدت مبارک
مامان طاها
17 مهر 93 9:26
سامیه جون روز کودک مبارک عزیزم
مامانه ملیکا و محمداریان
29 مهر 93 2:32
سلام عزیزم خوبی؟ منتظر مطلب جدیدت هستم امیدوارم خیلی زود خوب بشی و وقت کنی در باره ی فرشنه ی نازت بنویسی می بوسمت در پناه حق عزیزم
مامانی
پاسخ
ممنون دوست خوبم