نانا مامانشو کلافه کرده

سلام دختر نانازم .می خواهم ازتو دخترگلم شکایت کنم.آخه با کارات مامانو کلافه کردی.چند روزپیش همراه بابای رفتیم وچندتا کتاب داستان برات خریدیم .از روزی که این کتابها روبرات خریدیم هر روز کتاباتو میاری وسط تا مامان باید کنارت بشینه وبرای  نانا توضیح بده . وهر کتاب ویا مجله ای که میبینی تصویر داره میاری ومامان باید  ساعتها بشینه وشکلهاشو  توضیح بده مامان دیگه فرصت هیچکاری نداره بخصوص این چند روز که امتحان دارم  باید بخونم البته پکیج صد آفرین هم برات خریدیم وشکلهای که برات نشون دادم خیلی خوب میتونی تشخیص بدی. دختر نازنینم یک کار اشتباهی هم میکنی واو اینکه مداد به دست میگیری ودیوارها رو خط خطی میکنی .

وقتی از نازنین دخترمی پرسم به به ای چی میگه میگه: به به

مپرسم گربه چی میگه میگه: میومیو

میپرسم جوجه چی میگه میگه: جیک جیک

مامانی با دخترش قهره آخه هر وقت میره خونه عزیزیش دیگه نمیاد پیش مامانی.بهم میگه برو ووقتی ازش میخوام که بریم بغل خاله اش قایم میشه ومیگه نوخوام یعنی نمی خوام.اصلا ناراحت نمیشه که برم تازه بای بای هم میکنه

خدایا ممنونم که نعمت بزرگی  برام عطا کردی.