یک روز برفی
سلام دخترم این چند روز بارش بارف زمین وزیبا وسفید پوش کرده.روز دوشنبه مورخ16/10/92 وقتی صبح از خواب بیدار شدم زمین وسفید پوش دیدم .خیلی زیبا بود چندسال بود که بارش برف نداشتیم وبرای تو دختر عزیزم اولین برف زندگیت بود ومن وبابای تصمیم گرفتیم عصر بریم بیرون وتفریح کنیم .عصر حدود ساعت ٣ از خانه زدیم بیرون.اکثر مردم هم امده بودند بیرون وبرف بازی میکردند ومن خیلی می ترسیدم سرما بخوری(خدا راشکر سرما نخوردی). واقعا هوا سرد بود ومتاسفانه قبل از حرکتمان کلاهت افتاد داخل آب وخیس شد ومن مجبور شدم کلاه بابایی رو سرت کنم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی