عمو علی
سلام به دخترای دوست داشتنی مامان و بابا
روز چهارشنبه هفته گذشته عمو علی پیام داد که شنبه میان پیش ما ، سامیه جونم، وقتی که فهمیدی خیلی خوشحال شدی و خیلی منتظر بودی .
بالاخره روز شنبه اوایل شب عمو و زن عمو با نجمه اومدن ،حسن آقا شوهر نجمه بخاطر کارش نتونسته بود بیاد اما عمو گفت که حسین هم داره میاد . بعد از چند دقیقه حسین و زینب با مه بان خانم(دوست خوبت ! ) هم رسیدن و تو مشتاقانه به طرفشون رفتی ومستقیم بردیش توی اتاقت و مشغول بازی شدی.
عمو واسه سامینا به مناسبت تولدش یه گوشواره ، مه بان هم یه انگشتر آورده بودن که همون اول کار انگشترو دستت کردی وگوشواره های عمو رو پوشیدی ، گوشواره های خودتم دادی به سامینای بی نوا
عمو دو روزاونجابودن و توحسابی سرگرم شدی با مه بان هم کلی بازی کردی.
َ
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی